یه ماه, هر جور تونستم داد زدم.. از حنجره ام... "یاحسین "
عروضی ترین شعر رو برات خوندم... با زبونم... یا حسین
بزرگ ترین خیمه رو برات بر پا کردم.. توی حسینیه قلبم..خیمه ی عزای تو... خیمه ی حسین
زیباترین آهنگ عالم رو برای تو نواختم.. با ضربان قلبم.. یا حسین
راست و درست ترین راه دنیا رو انتخاب کردم... راه هیئت تو.. راه حسین
قشنگ ترین مهر رو, روی سینه ام حک کردم.. با دستام.. یا حسین
زلال ترین ثمره بندگی ام رو فرش راهت کردم.. با اشک چشمام.. اشک غم حسین
از بهترین هوا نفس گرفتم.. هوای تو!... هوای حسین
زیباترین جلوه های زمین رو نگاه کردم.. نقش گنبد آسمونی ات.. گنبد حسین
به بالاترین ثمن فروختم.. خونه دلم رو.. به مِهرت... مهر حسین
خوش رنگ ترین لباسم رو پوشیدم... سیاهی عزات... عزای حسین
بهترین لالایی دنیا رو برای بچه ام خوندم... لالایی اصغرم.. شش ماهه حسین
دلنواز ترین صداها رو زمزمه کردم.. حسین یا حسین
به بهترین برادر عالمین دست به دامن شدم... ابالفضل العباس.. برادر حسین
همه دارایی دنیا رو خواستم... زیارت تو... زیارت حسین
همه سعادت آخرت رو خواستم... شفاعت تو ... شفاعت حسین
حالا دیگه از خودم هیچی ندارم .. در حال پروازم... به سوی حسین
آقاجان؛ مولای زیبایی ها؛ یا اباصالح عج
با این همه نداری هام اومدم.. قبولم کن.. بخاطر حسین
کمکم کن تا بمونم.. تو سپاهت.. سپاه منتقم خون حسین
لبیک یا اباصالح المهدی ... لبیک یا حسین..